زیاد بستری از بچه های آذربایجان غربی ،سراب بود که برای سربازی به لشکر 27آمده بود.یک روز آمد و گفت:که شب گذشته
در خواب ،یک نفر را با لباس فرم سپاه دیده که به او می گوید:به این شیار در ارتفاع 143بیا و مرا از زیر خاک دربیاور.
بچه ها اهمیتی که ندادند،هیچ ،مسخره اش هم کردند،یکی گفت:"دیشب پرخوری کردی ..."هر کس تیکه ای انداخت.
البته از باب شوخی .
خدا وکیلی شب ها هم زیاد غذا می خورد.به قول بچه ها شب ها توی غذا خوردن سنگین می زد.هفت -هشت نفر راحریف
بود.تازه کم هم می آورد از لحاظ غذائی.باز هم به قول بچه ها " ماتوی تفحص ندیدیم ،که این بنده ی خدا ،سیر شود".
زمستان سال72 بود. یک سال و نیم می شد که سربازی را می گذراند و بیشتر آن را هم در تفحص بود.
روز بعد دوباره به سید میرطاهری گفت:آقا سید ..به خدا توی خواب یک نفر را دیدم که لباس فرم سپاه تنش است و با دست به
من اشاره می کند .او می گوید:بیا من را از اینجا در بیاور...
خندیدیم و گفتیم :بابا ول کن ...توی این شیار اصلا نمی شود کار کرد.
روز دوم که او خواب دیده بود.وقتی از پای کار برمی گشتیم گفت:چون فاصله زیاد است و خسته می شود،همانجا در پاسگاه
نیروی انتظامی می ماند تا ما فردا برگردیم و باهم کار را شروع کنیم.نگو همان شب برای سومین بار آن شهید به خوابش
می آید و حرف خود را تکرار می کند.صبح که آمدیم ،دیدیم او دستگاه را از جائی که کار می کردیم به داخل آن شیار برده.
این کار خیلی زحمت داشت .خیلی عصبانی شدیم .با خودم گفتم:سید الان دعوا میکند که چرا بدون اجازه و خودسر دستگاهها
را جابه جاکرده؛تازه امکان داشت داخل آن شیار مین هم باشد و او به این چیزها آشنا نبود.
تا وارد شیار شدیم ،دیدیم سه تا پیکر شهید کنار همدیگر روی زمین چیده است .همه اندامشان کامل بود و لباس فرم سپاه هم
بر تن داشتند. کارش تمام شده بود و داشت لباس هایش را می تکاند که بیاید بیرون.تا چشمش به ما افتاد ،لبخندی زد
و باهمان لهجه ی آذری گفت:
-برادر شادکام،من گفتم که سه شبه دارم خواب می بینم یکی به من میگه بیام اینا رو پیدا کنم
امروز به خودم گفتم :هر جور که شده تا سید خودش رو پای کار نرسونده بیام و کار رو یکسره کنم که این سه تا شهید رو با لباس
فرم سپاه پیدا کردم....(منبع:کتاب تفحص،آقای حمید داوود آبادی)
پی نوشت: شهادت استوار دوم *شهید علی سلطانی *،شهید نیروی انتظامی را به محضر امام زمان
"عج الله تعالی فرجه الشریف"و خانواده ی گرامی اون عزیز تبریک و تسلیت عرض میکنیم:-(.
.
"ذکر صلواتی هدیه به روح شهید سیدحمید میرافضلی و شهدای یگان ویژه ی صابرین"
***التماس دعا***